گلهای رنگارنگ ۵۳۰ب - همایون

(شرف‌ قزوینی)

ای رفته دل و دین به تمنای تو ما را
بیگانه ز خود ساخته سودای تو ما را
مستغرق عشق تو چنانیم که نبوَد
با یاد رخ خوب تو پروای تو ما را


(نظام فاطمی)

گفتم دل هشیار من کو
گفتی خرابش کرده‌ام
گفتم که آن بیمار من کو
گفتی به خوابش کرده‌ام
گفتم سر و سامان چه شد
آن درد بی‌درمان چه شد
آن عشق پرطوفان چه شد
گفتی جوابش کرده‌ام
دیگر ای جان، مرا چه مانده
دیگر از من، به جا چه مانده
همچو نی، بی‌نوا شده‌ام
در رهت، من فنا شده‌ام
دیگر ز من، جز اشک و آهی
بر جا نمانْد ای دل‌شکن
بشکن دل دیوانه‌ام را
دیگر چه می‌خواهی ز من
شاید دل بشکسته رسوا گردد
افسانه‌اش ورد زبان‌ها گردد
شاید حدیث عشق ما هم روزی
چون قصه‌ی مجنون و لیلا گردد
دیگر ای جان، مرا چه مانده
دیگر از من، به جا چه مانده


(حسابی نطنزی)

دارند گل‌ها بی رُخت، در جِیبِ غم رخسارها
خندان درآ در بوستان، تا بشکفد گلزارها
در گلْسِتان رخسار را، بنمودی و رفتار را
ننشستی و گلزار را، در دل شکستی خارها


(هادی رنجی تهرانی)

ما را دل از کشاکش دنیا شکسته است
این کشتی از تلاطم دریا شکسته است
تنها ننالم از غم ایام و جور یار
باشد مرا دلی و ز صد جا شکسته است
از آن چه پیش دوست بود در خور نثار
تنها مرا دلی بود اما شکسته است


(قاسمی گنابادی)

در عشق تو گر چنین حزین خواهم بود
رسوای زمانه بعد از این خواهم بود
دلدار اگر تویی چنان خواهم شد
دلداده اگر منم چنین خواهم بود


(مولوی)

از اول امروز چه آشفته و مستیم
آشفته بگوییم که آشفته شدستیم
آن باده که دادی تو و این عقل که ماراست
معذور همی دار اگر جام شکستیم
وقت است که خوبان همه در رقص درآیند
انگشت‌زنان گشته، که از پرده بجستیم
خاموش که تا هستی او کرده تجلی
هستیم بدان‌سان، که ندانیم که هستیم
هر چند پرستیدن بت مایه‌ی کفرست
ما کافر عشقیم گر این بت نپرستیم


(اطهری کرمانی)

جامم تهی است ساقی، امشب بیا صفا کن
جامی بریز و جانم، جام جهان‌نما کن
زآن آب آتش‌آلود، آتش به هستی‌ام زن
وز قید و بند هستی، یک لحظه‌ام رها کن
ای ماه سروبالا، ای سرو ماه‌سیما
هجرت بلای من شد، آزادم از بلا کن
عمر من و تو ای گل، چندان وفا ندارد
در این دو روز فرصت، ای بی‌وفا، وفا کن
جان، اطهری ندارد، در راه دوست قدری
این جان بی‌بها را، در پای او فدا کن


(سعدی)

ای باد بوستان مگرت نافه در میان
وی مرغ آشنا مگرت نامه در پر است
گفتیم عشق را به صبوری دوا کنیم
هر روز عشق بیشتر و صبر کمتر است


دیدگاه‌ها