گلهای رنگارنگ ۴۴۸ - ماهور

(رهی معیری)

بیا ای بهار جوانی بیا
به دل‌جویی و دل‌ستانی بیا
دل بی‌نوایم نوا می‌زند
که ای شادی زندگانی بیا
بده ساقی آن جام خندان، بده
که خندان شود همچو گل چهر ما
درود از خداوند مهرآفرین
به شاهنشه آریامهر ما
شاها،‌ شاها، ایران‌پناهی، شاها
از تو افشان، چون مهر و ماهی، شاها
تا ببوسد فلک، سر و افسرت
بلندآسمان، ستایش‌گرت
درود از خداوند مهرآفرین
به شاهنشه آریامهر ما
تو آن صبح غم را درخشانده‌ای
که بر عالمی نور و بخشنده‌ای
ز روشن‌روانی و روشن‌دلی
چو خورشید، درخشان، درخشنده‌ای
درود از خداوند مهرآفرین
به شاهنشه آریامهر ما


(مولوی)

شاد آمدی، شاد آمدی، ناگه ز در باز آمدی
بنشین و خوش بنشین و خوش، چون محرم راز آمدی
خوش بینمت، خوش بینمت، ماه پریوش بینمت
حوری مگر، حوری مگر، با شیوه‌ی ناز آمدی
سرو روان، سرو روان، بر جویبار عاشقان
ای دولت و بخت جوان، بس خوب و دمساز آمدی

دیدگاه‌ها