گلهای رنگارنگ ۴۷۴ - چهارگاه
خوانندگان:
پوران(معینی کرمانشاهی)
روز و شب دست دعا
میبرم سوی خدا
کای خدا از بندگان پرگناهت رو مگردان
قلب عالم را ز خشم خود ملرزان
گر بوَد بر دوش ما بار گناهی
اشک چشم کودکان را کن نگاهی
غم به گیتی چیره گشته
ای گواه بیگناهان، طاقتی ده
آسمانها تیره گشته
ای پناه بیپناهان، طاقتی ده
زد به گردون ابر غم چتر سیاهی
رحمتی، بخشایشی، لطفی، الهی
چشمهساران خشک اگر شد
تشنگان را در کویر غم مسوزان
در جهان آفرینش
خیمهگاه زادهی آدم مسوزان
(حافظ)
یوسف گمگشته باز آید به کنعان، غم مخور
کلبهی احزان شود روزی گلستان، غم مخور
ای دل غمدیده حالت به شود، دل بد مکن
این سر شوریده باز آید به سامان، غم مخور
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نگشت
دائما یکسان نماند حال دوران، غم مخور
هان، مشو نومید چون واقف نهای از سرّ غیب
باشد اندر پرده بازیهای پنهان، غم مخور
ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی برکَنَد
چون تو را نوح است کشتیبان، ز توفان غم مخور