با همکاری: عهدیه، محمودی خوانساری، امیرناصر افتتاح، جلیل شهناز، حبیبالله بدیعی، جواد معروفی
شعر ترانه: رهی معیری
آهنگ ترانه: مهدی خالدی
اشعار متن برنامه: مانی شیرازی
گوینده: آذر پژوهش
============================================
(رهی معیری)
گَه شکایت از گُلی، گَه شکوه از خاری کنم
من نه آن رندم که غیر از عاشقی کاری کنم
هر زمان بی روی ماهی همدم آهی شوم
هر نفس با یاد یاری نالهی زاری کنم
حلقههای موج بینم نقش گیسویی کشم
خندههای صبح بینم یاد رخساری کنم
گر سر یاری بود بخت نگونسار مرا
عاشقیها با سر زلف نگونساری کنم
نیست با ما لاله و گل را سر الفت رهی
میروم تا آشیان در سایهی خاری کنم
============================================
(مانی شیرازی)
حدیث درد من گر کس نگفت افسانهای کمتر
گر من هم نباشم در جهان دیوانهای کمتر
از آن سیمرغ را در قاف غربت آشیان دادند
که شد زین دامگه مشغول آب و دانهای کمتر
کسی عاشق بود کز آتش سوزان نپرهیزد
به راه عشق نتوان بودن از پروانهای کمتر
نکو بزمی است عالم لیک ساقی جام غم دارد
خوش آن مهمان که خورد از دست او پیمانهای کمتر