با همکاری: عهدیه، گلپایگانی، لطفالله مجد، امیرناصر افتتاح، همایون خرم
شعر ترانه: فخرالدین عراقی
آهنگ ترانه: مهدی خالدی
تنظیم: ایرج محلوجی
اشعار متن برنامه: حافظ
گوینده: آذر پژوهش
============================================
(فخرالدین عراقی)
ناگه بت من مست به بازار برآمد
شور از سر بازار به یکبار برآمد
بس دل که به کوی غم او شاد فرو شد
بس جان که ز عشق رخ او زار برآمد
آورد چو در کار لب و غمزه و رخسار
جان و دل و چشم همه از کار برآمد
المنتلله که پس از محنت بسیار
مقصود و مرادم ز لب یار برآمد
دور از لب و دندان عراقی همه کامم
زان دو لب شیرین شکر بار برآمد
============================================
(حافظ)
در دیر مغان آمد، یارم قدحی در دست
مست از می و میخواران، از نرگس مستش مست
در نعل سمند او، شکل مه نو پیدا
وز قد بلند او، بالای صنوبر پست
شمع دل دمسازم، بنشست چو او برخاست
افغان ز نظربازان، برخاست چو او بنشست
باز آی که باز آید، عمر شدهی حافظ
هرچند که ناید باز، تیری که بشد از شست