با همکاری: عهدیه، ایرج، منصور صارمی، امیرناصر افتتاح، حبیبالله بدیعی
شعر ترانه: فروغی بسطامی
آهنگ ترانه: مهدی خالدی
تنظیم: ایرج محلوجی
اشعار متن برنامه: علاءالدوله سمنانی، احمد بیابانکی، هلالی جغتایی
گوینده: آذر پژوهش
============================================
(علاءالدوله سمنانی)
این من نه منم، اگر منی هست تویی
ور در بر من پیرهنی هست تویی
در راه غمت نه تن به من ماند و نه جان
ور زان که مرا جان و تنی هست تویی
============================================
(فروغی بسطامی)
ای خوش آنان که قدم در ره میخانه زدند
بوسه دادند لب شاهد و پیمانه زدند
خون من باد حلال لب شیریندهنان
که به کام دل ما خندهی مستانه زدند
به حقارت منگر بادهکشان را کاین قوم
پشت پا بر فلک از همت مردانه زدند
جانم آمد به لب امروز مگر یاران دوش
قدح باده به یاد لب جانانه زدند
کس نجست از دل گمگشتهی ما هیچ نشان
موبهمو هرچه سر زلف تو را شانه زدند
============================================
(احمد بیابانکی)
لالهای همرنگ رخسار تو در گلزار نیست
شِکّری همسنگ لعلت در همه بازار نیست
صوفیان در خانقاه و زاهدان در صومعه
عاشقان مست را با هر دو عالم کار نیست
============================================
(هلالی جغتایی)
ای که از یار نشان میطلبی، یار کجاست
همه یارند، ولی یار وفادار کجاست
رفت آن تازهگل و ماند به دل خار غمش
گل کجا جلوهگر و سرزنش خار کجاست
صبر در خانهی ویرانهی دل هیچ نماند
خواب در دیدهی غمدیدهی بیدار کجاست
در خرابات مغان هوش مجویید ز ما
همه مستیم در این میکده هشیار کجاست
بهتر آن است هلالی، که نهان ماند راز
سِرّ خود فاش مکن، محرم اسرار کجاست