با همکاری: الهه، حسین قوامی، امیرناصر افتتاح، جلیل شهناز، علی تجویدی
شعر ترانه: معینی کرمانشاهی، بهادر یگانه
آهنگ ترانه: جواد معروفی، همایون خرم
اشعار متن برنامه: بهادر یگانه، رهی معیری
گوینده: آذر پژوهش
============================================
(بهادر یگانه)
عاشق سرمست و بیپروا منم
بیخبر از خویش و از دنیا منم
بس که با جان و دلم آمیختی
کس نداند این تو ھستی یا منم
============================================
(معینی کرمانشاهی)
باز آمد، باز آمد، گل من به چمن باز آمد
تو ببین که به صد ناز آمد
آتشخو، مُشکینمو
چون نرگس، خندانرو
آن سرو طناز آمد
نوشینلب، سیمینبر
نگهش به دلم شور افکند
شب من شد از آن مَه روشن
رخسارش، جانپرور
چشمانش، افسونگر
رویش خندان چون گلشن
============================================
(بهادر یگانه)
شمع و پروانه منم، مست میخانه منم
رسوای زمانه منم، دیوانه منم
یار پیمانه منم، از خود بیگانه منم
رسوای زمانه منم، دیوانه منم
چون باد صبا دربهدرم، با عشق و جنون همسفرم
شمع شب بیسحرم، از خود نبود خبرم
رسوای زمانه منم، دیوانه منم
توای خدای من، شنو نوای من
زمین و آسمان تو میلرزد، به زیر پای من
مه و ستارگان تو میسوزد، به نالههای من
رسوای زمانه منم، دیوانه منم
وای از این شیدا دل من، مست و بیپروا دل من
سرمایهی سودا دل من، رسوا دل من
لالهی تنها دل من، داغ حسرتها دل من
مجنون هر صحرا دل من، رسوا دل من
خاکستر پروانه منم، خون دل پیمانه منم
چون شور ترانه تویی، چون آه شبانه منم
رسوای زمانه منم، دیوانه منم
============================================
(رهی معیری)
آتشینخوی مرا پاس دل من نیست، نیست
برق عالمسوز را پروای خرمن نیست، نيست
مشت خاشاکی کجا بندد ره سیلاب را
پایداری پیش اشکم کار دامن نیست، نيست
آن قدر بنشین که برخیزد غبار از خاطرم
پای تا سر ناز من، هنگام رفتن نیست، نيست
در پناه می ز عقل مصلحتبین فارغم
در کنار دوست بیم از طعن دشمن نیست، نيست
============================================
(بهادر یگانه)
ز دست دل چه میکشم وای، وای، وای
به زندگی در آتشم وای، وای، وای
یکدم، یکجا، بندش نکنم، نکنم، نکنم
هرگز رام از پندش نکنم، نکنم، نکنم، نکنم
داد از دل فریاد از دل
کی گردم آزاد از دل
============================================
(بهادر یگانه)
عاشق سرمست و بیپروا منم
بیخبر از خویش و از دنیا منم
در دل دشت جنون آوارهام
گردباد سرکش صحرا منم
رنگ آسایش ندیدم در جهان
موج بیآرام این دریا منم
از غم بیهمزبانی سوختم
شمع بیپروانهی تنها منم
در نوای گرم نی پنهان منم
در فروغ پاک می پیدا منم
بس که با جان و دلم آمیختی
کس نداند این تو هستی یا منم
Comments
موسیقی
عالی عالی عالی