با همکاری: پروین، عبدالوهاب شهیدی، علی تجویدی، پرویز یاحقی، جواد معروفی
شعر ترانه: معینی کرمانشاهی
آهنگ: علی تجویدی
اشعار متن برنامه: وحشی بافقی، حافظ
گوینده: مهناز شهرانی
============================================
(وحشی بافقی)
منم از درد دوری در شکایت
ز بخت تیرهی خود در حکایت
============================================
(حافظ)
دیدم به خواب خوش که به دستم پیاله بود
تعبیر رفت و کار به دولت حواله بود
چل سال رنج و غصه کشیدیم و عاقبت
تدبیر ما به دست شراب دوساله بود
از دست برده بود وجودم خمار غم
دولت مساعد آمد و می در پیاله بود
آن نافهی مراد که میخواستم ز غیب
در چین زلف آن بت مشکینکلاله بود
آتش فکند در دل مرغان نسیم باد
زان داغ سربهمهر که در جان لاله بود
============================================
(معینی کرمانشاھی)
خدایا سینهی عشقآفرین را از من دیوانه مستان
خدایا از دل آشفتهام این حالت مستانه مستان
چو من نازکدلی در عاشقی دیگر مبادا
گل نشکفتهای چون قلب من پرپر مبادا
مکن منعم، مده پندم، که آزاد از همه بندم، رها از چون و از چندم
مرا جز سایهی عشق و وفا بر سر مبادا
تهی از بادهی شوقم دمی ساغر مبادا
خوشا عشق و خوشا در عالم دل پا نهادن
دو دست رد به روی سینهی دنیا نهادن
مکن منعم، مده پندم، که آزاد از همه بندم، رها از چون و از چندم
============================================
(حافظ)
من ار زان که گردم به مستی هلاک
به آیین مستان بَریدم به خاک
به تابوتی از چوب تاکم كنید
به راه خرابات خاکم کنید
به آب خرابات غسلم دهید
پس آنگاه بر دوش مستم نهید
مریزید بر گور من جز شراب
میارید در ماتمم جز رباب
ولیکن به شرطی که در مرگ من
ننالد به جز مطرب و چنگزن
تو خود حافظا سر ز مستی متاب
که سلطان نخواهد خراج از خراب