با همکاری: پروین، حسین قوامی، جلیل شهناز، روحالله خالقی
شعر ترانه: کیومرث وثوقی
آهنگ: عارف قزوینی
اشعار متن برنامه: مستوره کردستانی، سعدی
گوینده: روشنک
============================================
(مستوره کردستانی)
مرا از محفل وصلت جدا کردی، چه بد کردی
به محنتهای هجرم مبتلا کردی، چه بد کردی
نکو پنداشتی، ما را ز کوی خویشتن راندی
به قول مدعی با ما جفا کردی، چه بد کردی
============================================
(سعدی)
چه باز در دلت آمد که مهر برکندی
چه شد که یار قدیم از نظر بیافکندی
ز حد گذشت جدایی میان ما ای دوست
هنوز وقت نیامد که باز پیوندی
بوَد که پیش تو میرم اگر مجال بوَد
وگرنه بر سر کویات به آرزومندی
دری به روی من ای یار مهربان بگشا
که هیچکس نگشاید اگر تو دربندی
مگر در آینه بینی وگرنه در آفاق
به هیچ خلق نپندارمات که مانندی
حدیث سعدی اگر کاینات بپسندند
به هیچ کار نیاید گرش تو نپسندی
============================================
(کیومرث وثوقی)
ای دیده گر سویش نظر کردی، نکردی
دل را از این دیوانهتر کردی، نکردی
کردی دلم را خون ز غم کز بخت وارون
از تیغ مژگاناش حذر کردی، نکردی
ای نالهی دلسوزِ دردآلودِ جانکاه
گر در دل سنگاش اثر کردی، نکردی
با یاد تو گشتم ز خاطرها فراموش
ما را تو یارا یاد اگر کردی، نکردی
با صد طراوت ای نسیم مهربانی
هرگز به آن گلشن گذر کردی، نکردی
ای شمعِ روشن، در غمِ هجرانِ آن ماه
بی اشک اگر شب را سحر کردی، نکردی