با همکاری: پروین، حسین قوامی، حسن کسایی، احمد عبادی، امیرناصر افتتاح
آهنگ: مؤید ثابتی مشهدی
شعر ترانه: معینی کرمانشاهی
اشعار متن برنامه: ابوالحسن ورزی، حافظ،بیدل دهلوی، عمعق بخارایی
گوینده: آذر پژوهش
============================================
(؟)
پیوسته گشت سوی دل من پیام عشق
پیوسته باد خطبه‌ی دل‌ها به نام عشق
مارا سلام عشق رسانید نو بهار
بر لفظ نوبهار به آید سلام عشق
============================================
(ابوالحسن ورزی)
باد بهار آمد و آورد بوی تو
شد تازه باز در دل من آرزوی تو
چون غنچه‌ای که باز شود در سپیده‌دم
گردد شکفته این دل خونین به روی تو
تا پاک‌تر به روی تو افتد نگاه من
خود را به اشک شوید و آید به سوی تو
پروانه و نسیم و من ای گلبن مراد
هستیم روز و شب همه در جستجوی تو
============================================
(معینی کرمانشاهی)
دوره‌ی جوانی، عشق و زندگانی
آسان گفتم، آسان گفتم
هر نالان دیدم در دام هستی، آهِ خونین دل را در حال مستی
نادان گفتم، نادان گفتم
هر زیبارویی دیدم در جمعی، در سینه‌ی او دل را چون شمعی
تابان گفتم، تابان گفتم
باطل‌گویی را در این دنیا، بهر غم‌ها
درمان گفتم به خطا، درمان گفتم
هر چشمه‌ساری دیدم در صحرا، او را چون دریا
جوشان گفتم، جوشان گفتم
اکنون که رفت آن عهد جوانی، ناگفته‌ها را
گریان گفتم، گریان گفتم
============================================
(حافظ)
ما سرخوشانِ مستِ دل از دست داده‌ایم
هم‌راز عشق و هم‌نفس جام باده‌ایم
ای گل تو دوش داغ صبوحی کشیده‌ای
ما آن شقایق‌ایم که با داغ زاده‌ایم
پیر مغان ز توبه‌ی ما گر ملول شد
گو باده صاف کن که به عذر ایستاده‌ایم
============================================
(بیدل دهلوی)
من ندانم ز چه دستم، ز چه مستم، ز کجایم
چیست افسانه‌ی هستی، که منش قصه‌سرایم
کیستم سایه‌ی لرزنده‌ی ابهام وجودی
که در آیینه‌ی تصویر جهان هست نمایم
ورقی چند ز ناخوانده کتاب غم عشق‌ام
که کند کودک تقدیر ز شیرازه جدایم
بی‌دلی، بی‌خبری، سوخته‌جانم ای عشق
که تویی قبله‌ای آمال و تویی بار خدایم
============================================
(عمعق بخارایی)
هر دیده که عاشق است خوابش ندهید
هر دل که در آتش است آبش ندهید
دل از بر من رمیده، از بهر خدای
گر آید و در زند جوابش ندهید