با همکاری : عبدالوهاب شهیدی، جواد معروفی
شعر ترانه: معینی کرمانشاهی
اشعار متن برنامه: معینی کرمانشاهی، ابوالحسن ورزی، سعدی
گوینده: روشنک
============================================
(معینی کرمانشاهی)
تو ای آهوی من کجا میگریزی
چه کردم که بیاعتنا میگریزی
خدا خواست پیوند عشق تو با من
ز من یا ز کار خدا میگریزی
============================================
(ابوالحسن ورزی)
باز بر خاک درت روی نیاز آوردم
آن دلی را که شکستی به تو باز آوردم
دامنِ اشکی و افسانهی جانسوزِ غمی است
آنچه از خلوت شبهای دراز آوردم
============================================
(سعدی)
پای سرو بوستانی در گل است
سرو ما را پای معنی در دل است
هر که چشمش بر چنان روی اوفتاد
طالعش میمون و فالش مقبل است
نیکخواهانم نصیحت میکنند
خشت بر دریا زدن بیحاصل است
شوق را بر صبر قوت غالب است
عقل را با عشق دعوی باطل است
بذل جاه و مال و ترک نام و ننگ
در طریق عشق اول منزل است
سعدیا نزدیک رای عاشقان
خلق مجنوناند و مجنون عاقل است
============================================
(معینی کرمانشاهی)
شیدا شدهام، چه کنم با دل، چه کنم با دل ز جدایی
ز جهان دل برکندم، تا شوری پیدا کردم
تو پریشان مو کردی، چون مجنون صحرا گردم
ز تو نوشینلب باشد، هم درمان و هم دردم
دلم از خون چون مینا لبریز و من خاموشم
شب هجران جای می خوناب دل مینوشم
ز خیالت برخیزد بوی گل از آغوشم
تو سیهچشم از چشمم تا دوری من بیمارم
تو سیهگیسو هر شب در خواب و من بیدارم
تو لب میگون داری، من اشک گلگون دارم
ز تو دل گر برگیرم، از غم دیگر میمیرم
به خدا دور از رویت، از جان شیرین سیرم
Comments
خوش گلشنیست حیف که گلچین روزگار
مهلت نمیدهد که تماشا کند کسی
یاد همه هنرمندان به نیکی