با همکاری: قوامی، پرویز یاحقی، مرتضی محجوبی
اشعار متن برنامه: نشاط اصفهانی، فروغی بسطامی، سنایی غزنوی، عطار
گوینده: روشنک
============================================
(نشاط اصفهانی)
تنها نه من که چشم جهانی به روی توست
روی نیاز خلق ز هر سو به سوی توست
جان میدهم به بوی سر زلف دلفریب
کان خود شمیمی از قِبَلِ خاک کوی توست
با دیده کس فروغ تو بیند، زهی دروغ
کین نور دیده نیز فروغی ز روی توست
============================================
(فروغی بسطامی)
همه شب راه دلم بر خم گیسوی تو بود
آه از این راه که باریکتر از موی تو بود
گر نهادیم قدم بر سر هستی شاید
که سر همت ما بر سر زانوی تو بود
زان شکستم به هم آیینهی خودبینی را
که نگاهم همه در آینهی روی تو بود
پیر پیمانهکشان شاهد من بود مدام
که همه مستیام از نرگس جادوی تو بود
هیچکس آب ز سرچشمهی مقصود نخورد
مگر آن تشنه که جایش به لب جوی تو بود
دوش با ماه فروزنده فروغی میگفت
که آفتاب آیتی از طلعت نیکوی تو بود
============================================
(سنایی غزنوی)
تا دل من صید شد در دام عشق
باده شد جان من اندر جام عشق
آن بلا کز عاشقی من دیدهام
باز چون افتادهام در دام عشق
در زمانم مست و بیسامان کند
جام شورانگیز دُردآشام عشق
من خود از بیم بلای عاشقی
بر زبان مینگذرانم نام عشق
این عجبتر کز همه خلق جهان
نزد من باشد همه آرام عشق
جان و دین و دل همی خواهد ز من
این بدست از سوی جان پیغام عشق
جان و دین و دل فدا کردم بدو
تا مگر یک ره برآید کام عشق
============================================
(عطار)
چون قصهی عشق تو دراز است چه گویم
چون پیشهی چشمت همه ناز است چه گویم
Podcast: Play in new window | Download (47.9MB)