با همکاری: مرضیه، قوامی، مرتضی محجوبی، علی تجویدی، لطفالله مجد، امیرناصر افتتاح
اشعار متن برنامه: ابوسعید ابوالخیر، رضیالدین آرتیمانی، شاه نعمتالله ولی
شعر ترانه: معینی کرمانشاهی
گوینده: روشنک
============================================
(ابوسعید ابوالخیر)
ای در دل من اصل تمنا همه تو
وی در سر من مایه سودا همه تو
هر چند به روزگار در مینگرم
امروز همه تویی و فردا همه تو
============================================
(رضیالدین آرتیمانی)
الهی به مستان میخانهات
به فضلآفرینان دیوانهات
به نور دل صبحخیزان عشق
به شادی، به اندُهگریزان عشق
كه خاکم گِل از آب انگور کن
سراپای من آتش طور کن
بزن هر چه میخواهیام پا به سر
سرِ مست از پا ندارد خبر
============================================
(معینی کرمانشاهی)
چه خوشسوزی ای عشق
دلافروزی ای عشق
به میدان هستی، تو پیروزی ای عشق
اگر بینشانی و گر لامکانی
اساس وجودی، بلای جهانی
تو چشم بینایی، نگاه گویایی
زمان عیش و وصل زبان دلهایی
جهان از تو برپا، تو از خود به پایی
تو ذوق وشعر وهنر پردازی
تو دنیای شور و سوزوسازی
گهی همه کشفی، گهی همه رازی
گهی همه شوقی، گهی همه نازی
چنان به تو شدهام آشنا ای عشق
که هستم از همه قیدی رها ای عشق
اگر بی نشانی وگر لامکانی
اساس وجودی، بنای جهانی
تو هستی، تو هستی
تو هستی که هست این بناهای هستی
تو دادی به دست فلک جام مستی
تو ساقی ازلی، وجود لم یزلی
============================================
(شاه نعمتالله ولی)
ای غمت پادشاه کشور دل
بی وفای تو خاک بر سر دل
زندهدل کن به بادهی نابم
که شرابی است نو به ساغر دل
صبحدم لعبت پریزاده
آمد و حلقه کوفت بر در دل
درگشود ونشست مستانه
روی خود داشت در برابر دل
چون به دیوان دل فرو رفتم
این سخن بود در برابر دل
که سراسر جهان و هرچه در اوست
عکس یک پرتوی است از رخ دوست
Podcast: Play in new window | Download (39.2MB)