گلهای رنگارنگ ۲۵۲ – همایون

 

دانلود گلهای رنگارنگ ۲۵۲

با همکاری: بنان، علی‌نقی وزیری، روح‌الله خالقی، جواد معروفی
اشعار متن برنامه: سعدی، رهی معیری، حافظ
گوینده: روشنک

============================================

(سعدی)

فرخ صباح، آن که تو بر وی نظر کنی
فرخنده روز، آن که تو بر وی گذر کنی
آزاد، بنده‌ای که بود در رکاب تو
خرم، ولایتی که تو آنجا سفر کنی
ای آفتاب روشن و ای سایه‌ی همای
ما را نگاهی از تو تمناست اگر کنی
مقدور من سَری است که در پایت افکنم
گر زآن که التفات بدین مختصر کنی
دانی که رویم از همه عالم به روی توست
زنهار اگر تو روی به روی دگر کنی
شرط است سعدیا که به میدان عشق دوست
خود را به پیش تیر ملامت سپر کنی

============================================

(رهی معیری)

همراه خود نسیم صبا می‌برد مرا
یا رب، یارب چو بوی گل به کجا می‌برد مرا
با بال شوق ذرّه به خورشيد می‌رسد
پرواز دل به سوی خدا می‌برد مرا
گفتم كه بوی عشق که را می‌برد ز دست
مستانه گفت دل، که مرا می‌برد، مرا
برگ خزان رسيده‌ی بی‌طاقتم رهی
يک بوسه‌ی نسيم ز جا می‌برد مرا

============================================

(حافظ)
دانی که چیست دولت، دیدار یار دیدن
در کوی او گدایی، بر خسروی گزیدن
از جان طمع بریدن آسان بود ولیکن
از دوستان جانی مشکل توان بریدن
خواهم شدن به بستان، چون غنچه با دل تنگ
وآن‌جا به نیک‌نامی پیراهنی دریدن
گَه چون نسیم با گل راز نهفته گفتن
گَه سِرّ عشق‌بازی از بلبلان شنیدن
بوسیدن لب یار اول ز دست مگذار
کآخر ملول گردی از دست و لب گزیدن
فرصت شمار صحبت کز این دوراهه منزل
چون بگذریم دیگر نتوان به هم رسیدن
============================================