با همکاری: مرضیه، قوامی، حسن کسایی، سیدمحمد بحرینیپور
اشعار متن برنامه: حبیب خراسانی، معتمد نشاط اصفهانی، حافظ
شعر ترانه: رهی معیری
گوینده: روشنک
============================================
(حبیب خراسانی)
حلقه بر هر در زدم دیدم در میخانه بود
در کفم هر سُبحه که افتاد از گِل پیمانه بود
صد هزاران ساز و در هر یک نوایی مختلف
چون نهادم گوش جان یک نالهی مستانه بود
============================================
(معتمد نشاط اصفهانی)
فرخنده پیکری است که سر در هوای توست
فرخندهتر سری است که بر خاک پای توست
تن خسته، دل شکسته، نظر بسته، لب خموش
ای عشق کار ما همه بر مدعای توست
============================================
(حافظ)
بگذار تا ز شارع میخانه بگذریم
کز بهر جرعهای همه محتاج این دریم
جایی که تخت و مسند جم میرود به باد
گر غم خوریم خوش نبود به که می خوریم
روز نخست چون دم رندی زدیم و عشق
شرط آن بوَد که جز ره این شیوه نسپریم
واعظ مکن نصیحت شوریدگان که ما
با خاک کوی دوست به فردوس ننگریم
از جرعهی تو خاک زمین در و لعل یافت
بیچاره ما که پیش تو از خاک کمتریم
============================================
(حافظ)
نسیم باد صبا دوشم آگهی آورد
که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد
به مطربان صبوحی دهیم جامهی چاک
بدین نوید که باد سحرگهی آورد
============================================
(رهی معیری)
سوی بستان شد ز نو وزان باد نوبهاری
بلبل با گل کرده تازه پیمان عشق و یاری
چمن ز گل خبر دهد از جمال نکویان
صبا ز دل بَرَد محن با نسیم بهاری
شکوفه رخساره نکو که آراید
بنفشه از طره گره بگشاید
گیتی جوان شد، نموده شبنم از گل بالین
به گریه ابر از غم چون فرهاد
به خنده گل هر دم چون شیرین
هستی را نبود ثمری
غیر از مستی و بیخبری
طرف گل زاری
با گلرخساری مستی کن
ساقی مِی ده تا گل باقیست
كه ایام عمر جاویدان نیست
وفا نباشد چو خندهی گل دنیا را
بهار شادی فرصت دان یارا
بیا بیا که طهور بهشت را رضوان
در این جهان ز برای دل رهی آورد
Podcast: Play in new window | Download (34.3MB)