با همکاری: خاطره پروانه، علی تجویدی، حسین تهرانی، حسن کسایی، جهانگیر شنجرفی
آهنگ: علی تجویدی
اشعار متن برنامه: خاقانی، باباطاهر، سحاب اصفهانی
شعر ترانه: معینی کرمانشاهی
گوینده: روشنک
============================================
(خاقانی)
کاشکی جز تو کسی داشتمی
یا به تو دسترسی داشتمی
يا در اين غم که مرا هردم هست
همدم خويش کسی داشتمی
کی غمم بودی اگر در غم تو
نفسی، هم‌نفسی داشتمی
============================================
(باباطاهر)
دلُم از عشق خوبان گيج و ويجه
مژه برهم زَنُم خونابه ريجه
دلِ عاشق مثال چوبِ تَر بی
سری سُوجه سری خونابه ريجه
ز بویِ زلف تو مفتونُم ای گل
ز رنگ و روی تو دل‌خونُم ای گل
منِ عاشق ز عشقت بی قرارُم
تو چون ليلی و من مجنونُم ای گل
خدايا داد ازين دل، داد ازين دل
که يك دم مُو نگشتُم شاد ازين دل
چو فردا دادخواهُون داد خواهند
بگويم صد هزاران داد ازين دل
مرا ديوانه و شيدا تِه دِيری
مرا سرگشته و رسوا تِه دِيری
نمی دُونم دلُم داره کجا جای
همی دُونم كه در وی جا تِه دِيری
دلی دِيرم خريدار محبت
کزو گرم است بازارِ محبت
لباسی بافتُم بر قامت دل
ز پود و محنت تارِ محبت
============================================
(سحاب اصفهانی)
بگشای پایِ ما، که کمندِ وفای ما
محکم‌ترست از همه بندی به پای ما
گر چون تو دلبری بَرَد از چنگ دلِ تو را
آگه شوی ز دلِ مبتلای ما
تا چيست سرّ اين که به بيگانگان سحاب
زود آشنا شود بت ديرآشنای ما
============================================
(معینی کرمانشاهی)
چه می‌شد رها بودم از همه قيدی، تا نباشد دامی؟
چه می‌شد به کام من اين جهان می‌شد، تا بگيرم کامی؟
فلک گر به چهر من داغ حسرت را نمی‌زد چه می‌شد؟
قضا گر به نام من فال محنت را نمی‌زد چه می‌شد؟
ز بخت من چه می‌پرسی، ز حال من چه می‌خواهی؟
ز سوز جانم چه می‌دانی، چه می‌دانی؟
ز دنيا غم نصيبم شد، جدا از من حبيبم شد
غم هجرانم نمی‌دانی، نمی‌دانی
به هرکس دل بستم بلای جانم شد
به هرکو رو کردم، ز کف ايمانم شد
به جامم اگر خون نمی‌شد
چه می‌شد، چه می‌شد؟
Podcast: Play in new window | Download (38.9MB)