با همکاری: عبدالوهاب شهیدی، جلیل شهناز، امیرناصر افتتاح
غزل آواز و متن شعر: حافظ
آهنگ: موسی معروفی
تنظیم آهنگ: جواد معروفی
============================================
(؟)
بیا که طرح ریا از میان براندازیم
برون ز دایره یک طرح دیگر اندازیم
چرا به خود غم بیهوده ره دهیم مدام؟
چرا همیشه کدورت به خاطر اندازیم؟
تن توانگر ما پیش از آنکه کوزه كنند
غنیمت است دمی مِی به ساغر اندازیم
============================================
(حافظ)
سحرم دولت بیدار به بالین آمد
گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد
قدحی درکش و سرخوش به تماشا بخرام
تا ببینی که نگارت به چه آیین آمد
مژدگانی بده ای خلوتی نافهگشای
که ز صحرای ختن آهوی مشکین آمد
شادی یاد پریچهره بده بادهی ناب
که می ناب دوای دل غمگین آمد
============================================
(حافظ)
تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه
که زیارتگه رندان جهان خواهد بود
برو ای زاهد خودبین که ز چشم من و تو
راز این پرده نهانست و نهان خواهد بود
تُرک عاشقکُش من مست برون رفت امروز
تا که را خون دل از دیده روان خواهد بود
عیب مستان مکن ای خواجه کزو کهنهروان
کس ندانست که رحلت به چهسان خواهد بود
چشمم آن دم که ز شوق تو نهد سر به لحد
تا دم صبح قیامت نگران خواهد بود
Podcast: Play in new window | Download (38.3MB)