گلهای رنگارنگ ۴۹۱ – ماهور

دانلود گلهای رنگارنگ ۴۹۱

با همکاری: سیما بینا، ایرج، گلپایگانی، همایون خرم، فرهنگ شریف، فریدون حافظی، جهانگیر ملک
آهنگ: مهدی خالدی
ترانه: تسلی شیرازی
اشعار متن برنامه: امینای نجفی، اهلی شیرازی، ایرج‌میرزا، بیکس، شیخ بهایی، حالتی ترکمان، بهجت شیرازی، بانو اشرف منظوری
غزل آواز: حافظ، سعدی
گوینده: آذر پژوهش

============================================

(امینای نجفی فراهانی)

فریب نکهت گل خوردم و ندانستم
که هر نفس به مشامی کند هم‌آغوشی
کجا شد آن همه مهری که داشتی
که اکنون به خاطرت نرسم گر شوم فراموشی

============================================

(اهلی شیرازی)

ای نخل آرزو لب لعلت طبیب کیست
پرورده‌ای عجب رطبی تا نصیب کیست
هرجا که عاشقی است فلک در کمین اوست
آه این حسود سنگدل آخر رقیب کیست

============================================

(ایرج‌میرزا)

وه، چه خوب آمدی، صفا کردی
چه عجب شد که یاد ما کردی؟
بی وفایی مگر چه عیبی داشت؟
که پشیمان شدی، وفا كردی

============================================

(بیکس؟)

دل به یار بی‌وفای خویشتن
دادم و دیدم سزای خویشتن
زخم فرهاد و من از یک تیشه بود
او به سر زد، من به پای خویشتن

============================================

(حافظ)

بالا بلند عشوه‌گر نقش‌باز من
کوتاه کرد قصه‌ی زهد دراز من
دیدی دلا که آخر پیری و زهد و علم
با من چه کرد دیده‌ی معشوقه‌باز من
بر خود چو شمع، خنده‌زنان گریه می‌کنم
تا با تو سنگدل چه کند سوز و ساز من

============================================

(شیخ بهایی)

ز جام عشق او مستم، دگر پندم مده ناصح
نصیحت گوش کردن را دلی هشیار می‌باید
مرا امید بهبودی نمانده‌است ای خوشا روزی
كه می‌گفتم علاج این دل بیمار می‌باید

============================================

(تسلی شیرازی)

باده بده که گویمت من کی‌ام و چکاره‌ام
رندم و لاا‌با‌لی‌ام، باده‌کِشی شعار من
هست ز مِی سرشت من، مستی سرنوشت من
دیر مغان بهشت من، حورِ بهشت یار من
نیست مرا ز بیش و کم، غیر دلی رهین غم
وین دل خسته نیز هم نیست به اختیار من
شب همه‌شب به مِی‌کِشی، آخر شب به بیهوشی
کار کسی به دل‌کُشی، نیست چنین که کار من
غم نخورم ز کار کس، دل ندهم به یار کس
من به جهان نه یار کس، کس به جهان نه یار من

============================================

(حالتی ترکمان رازی)

از نصحیت می‌دهم تسکین، دل آزرده را
نیست مرهم جز زبان، نخجیر پیکان‌خورده را
وا نشد هرگز دل تنگم، که می‌ماند گره
آرزوی خنده در دل غنچه‌ی پژمرده را

============================================

(بهجت شیرازی)

ای برق آه بر سر آن کوی جلوه‌ای
ای سیل اشک بر دل سنگش سرایتی
بر باد رفت خاک من از آتش فراق
ای آب دیده سوختم آخر حمایتی

============================================

(سعدی)

درخت غنچه برآورد و بلبلان مستند
جهان جوان شد و یاران به عیش بنشستند
بساط سبزه لگدکوب شد به پای نشاط
ز بس که عارف و عامی به رقص برجستند
به سرو گفت کسی، میوه‌ای نمی‌آری؟
جواب داد که آزادگان تهی‌دست‌اند

============================================

(بانو اشرف منظوری)

در پرتو طلایی خورشید صبح‌گاه
در لرزش شکوفه‌ای از موج نرم باد
در پیچ و تاب زلف بنفش بنفشه‌ها
نقش خیال روی تو می‌آیدم بیاد
تسکین خاطر دل زار منی هنوز
شمعی به خلوت شب تار منی هنوز
بگذار تا به طعنه بگویند عاشق است
خوشحالم ای پری که تو یار منی هنوز

Comments

  1. marefat.mohammadi

    زنده نگاه داشتن موسیقی سنتی کشور عزیزمان ایران بسیار خوب وپسندیده است خدا قوت همگی

  2. مهدی

    جناب امیر اقا. بواقع این پاس داشتن موسیقی در این روزگار تاریک شده برای ما که جز برای خاموش کردن فرهنگ و اصالت ایرانی بر پا نشده از دلسوزان و نوادر ونوابغ روزگار بر می اید و شما بسان نوادر فرهنگ و هنر این سرزمین از نوادر هستید . ارزشتان سپاس.مهدی نوایی

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *