با همکاری ناهید داییجواد، عبدالوهاب شهیدی، اصغر بهاری، جلیل شهناز
تنظیم: جواد معروفی
آهنگ: علی تجویدی
شعر ترانه: معینی کرمانشاهی
اشعار متن برنامه: عمادی شهریاری، رهی معیری، حافظ، مجمر زوارهای اصفهانی
گوینده: آذر پژوهش
============================================
(عمادی شهریاری؟)
مهر تو ز سینه رفتنی نیست
با درد تو دیده خفتنی نیست
حالی که مرا بود ز عشقت
دانستنی است، گفتنی نیست
============================================
(رهی معیری)
لاله دیدم، روی زیبای توام آمد به یاد
شعله دیدم، سرکشیهای توام آمد به یاد
در چمن پروانهای آمد ولی ننشسته رفت
با حریفان، قهر بیجای توام آمد به یاد
============================================
(معینی کرمانشاهی)
نبودم اگر من، کجا بودی عشق و گناهم
نبودی اگر تو، هدر میشد این اشک و آهم
غمم را تو دانی، تو هستی پناهم
چو هجرانت دیدم
ز هرکس پرسیدم نشانت
چو گمکرده راهی
به اشکت پروردم
به بارت آوردم
که جز من یاری را
نه بینی، نه خواهی
ندارم در بزمی
نه مهری، نه ماهی
ندانم چه دارم گناهی
نگاهی بر من کن
فدای چشمانت
شود این دو چشمم الهی
دارم به تو پندی یارا
ارزان مفروشی ما را
که در روزگاری
عزیز آید خاری
چو افتاده یوسف به چاهی
============================================
(حافظ)
آن که رخسار تو را رنگ گل و نسرین داد
صبر و آرام تواند به من مسکین داد
بعد ازین دست من و دامن سرو و لب جوی
خاصه اکنون که صبا مژدهی فروردین داد
============================================
(مجمر زوارهای اصفهانی)
نالم و شب تا سحر هیچکسم یار نیست
خستهی درد تو را، رنج پرستار نیست
تیره به چشم کسیست، کو به تو دارد نظر
ور نه رخ آفتاب، در نظری تار نیست
هریک از این همرهان، رهبر یکدیگرند
غافلهی عشق را قافلهسالار نیست
ساختهام بهر او، از دل خود خانهای
لیک چه سود اینکه یار، خانهنگهدار نیست
خون شد و از دیدهام ریخت ز جورت ولی
حیف که دیگر تو را، با دل من کار نیست
============================================
(مجمر زوارهای اصفهانی)
ما دست شوق با تو در آغوش کردهایم
باز آ که از گذشته فراموش کردهایم
از ما مپرس حال دل ما که یک نفس
خود را به حیله پیش تو خاموش کردهایم
Podcast: Play in new window | Download (12.9MB)
Comments
به گفته خود مرحوم خانم دایی جواد، این یکی از آهنگهای سنگین زنده یاد استاد تجویدی بوده که سایر خوانده ها نتونسته بودن اجراش کنن و مرحوم پیرنیا اجراش به خانم دایی جواد واگذار میکنه.
روح همشون شاد و قرین رحمت